به سا یت روح و روان علی نیکچی خوش امد ید |
<!-- /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal {mso-style-parent:""; margin:0in; margin-bottom:.0001pt; text-align:right; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:12.0pt; font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-font-family:"Times New Roman";} @page Section1 {size:595.3pt 841.9pt; margin:1.0in 1.25in 1.0in 1.25in;} div.Section1 {page:Section1;} --> چگونه می توانم به دوست یا یکی از افراد خانواده که از افسردگی رنج می برد کمک کنم؟ متاسفانه یکی از واقعیتهای اجتماعی ما این است که اغلب افرادی که از ناراحتیهای روانی رنج می برند، با آنکه می توانند به راحتی درمان شوند، مراجعه به روان پزشک را نقطه ضعف تلقی می کنند . بسیاری از آنها اختلال روانی را مایه شرم و ننگ می دانند این اشخاص به اعضای خانواده یا دوستانی که بتوانند آنها را به حرکت در جهت درست تشویق کنند احتیاج دارند . از آنجایی که افسردگی و مانیا اغلب با نشانه های تردید یا قضاوت ضعیف همراه است کار برنامه ریزی، دشوار می شود. در این شرایط یکی از دوستان یا اعضای خانواده ممکن است بتواند در این رهگذر بسیار موثر واقع شود. حصول اطمینان از اینکه بیمار داروهای تجویز شده را مصرف می کند یا طبق قرار قبلی به پزشک یا درمانگر رجوع می نماید می تواند به سرعت بهبودی کمک نماید. اما اگر این راهنمایی به گونه ای باشد که بیمار احساس کند به خواسته ها و ارزشهای ا و بهای لازم داده نمی شود، مشکلاتی به وجود می آید. در صورت امکان می توان با یکی از افراد خانواده یا یکی از نزدیکان بیمار در این زمینه مشورت نمود. دوستان و نزدیکان بیمار باید معیاری برای سالم بودن بیمار معالجه شده داشته باشند، یکی از راههای مهم برای رسیدن به این موضوع ، سوال از بیمار و شنیدن نظر اوست . اما اشکال این طرز برخورد این است که بیمار بهبود یافته از اینکه می بیند رفتارش مورد قبول دیگران قرارنگرفته ، ناراحت می شود.
[ شنبه 89/11/23 ] [ 6:17 عصر ] [ ali nikchi ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |